فقط وقتی به خودت افتخار کنی میتونی تکیهگاه دیگران هم باشی... این یه قانونه...
البته، میدونم... میدونم اینا همش حرفه. با عمل خیلی فرق داره.
من شیرجه زدن توی آب رو بلد نیستم. واقعا... اما اگه دلتون بخواد میتونم ساعتها دربارش حرف بزنم. هرکسی میتونه... میتونه از زاویه ی شیرجه زدن حرف بزنه. میتونه بگه بهترین شیرجه چجوری باید باشه... میتونه نظر کارشناسی بده واسش... میتونه بگه باید اینجوری بود... ولی فقط و فقط وقتی یاد میگیری شیرجه بزنی که چندبار به ترس عجیب غریبت غلبه کنی و سعی کنی واقعا شیرجه بزنی... وقتی که با شکم پرت میشی روی آب و شکمت قرمز میشه و احساس میکنی دفعه دیگه ممکنه شکمت منفجر شه، وقتی تسلیمش نشی، وقتی هی سعی کنی ذره ذره زاویه تو درست کنی، هی با شکم بیای روی آب، هی درد کشی، تا درست شه... تو اگه از دور به قضیه نگاه کنی، هیچ وقت نمیفهمی که 1% ممکنه اینجوری بشه... بقیه ی چیزا هم همینطور...
چه برسه به اینکه بخوای هر کاری که باعث افتخارت میشه رو انجام بدی... توی هرکدوم کارا، هزار احتمال وجود داره واسه شکست خوردن. غیر از اینه؟ واسه فرود اومدن روی آب با شکم... احتمالا با دردای بیشتر، احتمالا بعضیاشون جبران نشدنی...
نمیخوام همین یه عمری که دارمو با ترس حروم کنم. اگر درد هم بکشم، این درد واسم "افتخار" ه. همون افتخاری که احتمالا هیچکس نمیبینتش بجز خودت...
دعا کنید. که بشه. که بتونم. ممنون :)
پ.ن: یه مدت خیلی کوتاه احتمالا دوباره بنویسم که خالی شم و ... دوباره رفع زحمت میکنم از خدمتتون
برچسب : نویسنده : namelessmea بازدید : 54