Hacksaw Ridge

ساخت وبلاگ
فیلم Hacksaw Ridge رو دیدم بالاخره. بعد از کلی پیشنهاد از این و اون... و واقعا هم قشنگ بود.

نقطه‌ی مهمش اونجایی بود که اون پسره (که خیلی مذهبی بود) وسط جنگ به خدا میگه که خدایا نمیفهمم باید چکار کنم. خدایا صداتو نمیشنوم. خدایا ازم چی میخوای الان؟...

همون موقع از دور صدای یه زخمی رو میشنوه که داره میگه خدایا کمکم کن... خدایا کمکم کن...

و دوزاریش میوفته. میفهمه که خدایا از ماها کار خاصی نمیخواد. خدا فقط از ما میخواد که به فکر همدیگه باشیم. میره اون زخمیه رو بلند میکنه میاره این طرف و مداوا و غیره... به همین سادگی. خدا اون بالا نشسته و به هرکس که بهش زل بزنه میگه حواست کجاس؟ به همینی که کنارته زل بزن به جای من.

اینجویه که بعضیا میشن "مرد خدا". اینجوری میشه که بعضیا میشن آیینه‌ی خدا روی زمین. این آدما به همه میفهمونن که آهای... اینهمه سال همه ی راهو اشتباه اومدین... اون خدا به مناجات 24 ساعته ی ما نیاز نداره. اون خدا، خودش خیلی بهتر از ما میفهمه که ما آدما چقدر به کمک همدیگه محتاجیم. چقدر جز خودمون کسیو نداریم. اون خودش همیشه داره سعی میکنه ماهارو دور هم جمع کنه... بعد ما خودمون هی با هم نمیسازیم...

ولش کن دیگه. حرفمو هی تکرار نکنم... همین...

+ نوشته شده در  شنبه شانزدهم اردیبهشت ۱۳۹۶ساعت 0:24  توسط بی‌نام  | 
خودم. من واقعی...
ما را در سایت خودم. من واقعی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : namelessmea بازدید : 60 تاريخ : دوشنبه 19 تير 1396 ساعت: 16:35