لحن صحبتش یکباره عوض شد. “تا حالا شده یکیو از صمیم قلبت دوستش داشته باشی، بعد بفهمی با مزخرفترین آدمی که میشناسی حرف میزنه؟ میتونی تصور کنی فاجعه رو؟ میدونی، کلمهها بعضی وقتا کم میارن. من واسه توصیفش فقط در همین حد میتونم بگم که اونقدر روحت درد میگیره که دلت میخواد سرتو فرو کنی تو بالشت و فقط داد بزنی از درد… گریه کنی از درد… و این هیچ موقع تمومی نداره. ممکنه تو یه روز ۵۰ بار بهش فکر کنی و هر ۵۰ بار بخوای سرتو فرو کنی تو بالشت و از عمق وجودت نعره بزنی… یه چیز دیگهم بود. من خیلی سخت گریه میکنم… یعنی بغض لعنتی تا گلوم میاد، ولی بیرون نم,پیرمرد مهربون,پیرمرد و دریا,پیرمرد,پیرمرد به انگلیسی,پیرمرد مهربون مزرعه داره دانلود,پیرمرد مهربون کامل,پیرمرد یزدی انقلابی,پیرمرد شهری,پیرمرد چشم ما بود ...ادامه مطلب