هیچکس نمیدونه چی قراره بشه... ولی خب... نا امیدی تموم وجودمو گرفته. رخنه کرده تو تک تک سلولای بدنم... اینکه قرار نیست بتونم دختر خوبی پیدا کنم، اونجور که باب دلمه... اینکه اصولا همهی این آدما پتانسیلشو دارن که ولم کنن برن پی کارشون... کارشون به جایی برسه که دیگه وجود من لازم نباشه... اینکه تا خوبتر از منو پیدا کردن، منو به کلی یادشون بره... اینکه خیلیا هستن که بهتر از منن. چرا من نمیتونم اونجوری باشم. اینکه چرا بعضیا بدون هیچ دلیلی باهام سرد رفتار میکنن. مگه من چکار کردم... نمیدونم این ترسا از کی و کجا تو وجودم رخنه کردن. اما هستن. یه جا اون گوشه مغزم نشستهن,ناامیدی,ناامیدی از خدا,ناامیدی از رحمت خدا,ناامیدی در قرآن,ناامیدی چیست,ناامیدی از درگاه خدا,ناامیدی در کنکور,نا امیدی از کنکور,نا امیدی در قران,نا امیدی از عشق ...ادامه مطلب